محمدرضا یوسفی، در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به اینکه آیا ترجمه به تالیف آسیب میرساند گفت: این مساله نه تنها در کشور ما موجب نگرانی شده که حتی کشوری چون انگلستان نیز به آن توجه کرده و تدابیری برایش اندیشیده است. به این معنی که باید نسبتی میان کتابهای تالیفی و ترجمه وجود داشته باشد و نباید تعدا کارهای ترجمه بیشتر از تالیف شود و بر فرهنگ ملیشان سایه بیندازد. ارجاع گفتههای من به کتاب«شناخت ادبیات کودکان؛ گونهها و کاربردها از روزن چشم کودک» است. در این کتاب آمده حتی در انگلستان که زبانشان به نوعی، بینالمللی است، ضوابطی برای ترجمه وجود دارد.
نویسنده کتاب«وقت قصه من را صدا کن» به اینکه برای ناشران، ترجمه ارزانتر از تالیف است، اشاره و بیان کرد: ما کپیرایت را نپذیرفتهایم، پس طبیعی است تعدادی ناشر سوداگر، ترجمه را به تالیف ترجیح دهند چون نیازی نیست حق و حقوقی به نویسنده و تصویرگر پرداخت کنند. ما مکرر دیدهایم که ناشرانبه نمایشگاههای بینالمللی میروند و فلهای کتاب میخرند و از مترجمان میپرسند: چقدر میگیرید ترجمه کنید؟ و با این کار نه تنها به تالیف آسیب میزنند که شان مترجم را هم زیر سوال میبرند.
به گفته یوسفی، صدای ملت ایران در ترجمه شنیده میشود. اصلا یکی از کاستیهای دوره مدرنیته این است که خردهفرهنگها کمرنگ میشوند و از بین میروند. امروز همه گویشها فراموش شده و جای خود را به گویش تهرانی دادهاند در صورتیکه تنوع گویشها بیشتر باشد به غنای زبان فارسی افزوده میشود در ارتباط با ترجمه هم، چنین است. باید ببینیم هر کتابی که به فارسی برگردانده میشود تا چه اندازه به غنای فرهنگی ما میافزاید.
نویسنده داستان«دختران خورشید» به تاریخ ادبیات کودک اشاره و بیان کرد: ادبیات کودک ما، ابتدا، تحت سیطره کتابهای ترجمه بود. از دهه 30 به این سو با حضور افرادی چون محمود کیانوش و عباس یمینی شریف و صمد بهرنگی، ادبیات تالیفی شکل گرفت و رشد کرد حالا پس از چند دهه داریم به همان دوره ابتدایی برمیگردیم و این اتفاق خوشایندی نیست.
یوسفی با اشاره به اینکه ناشران، دنبال کارهای سهلالوصول هستند گفت: در این سالها بیشتر ترجمهها از انگلیسی به فارسی بوده و کمتر از زبانهای دیگر کتاب ترجمه شده است. برای مثال ما کتاب چندانی از کشورهای آمریکای لاتین برای بچهها ترجمه نکردهایم. ضمن اینکه مردم دنیا، ادبیات ما را با حافظ و سعدی و مولانا میشناسند و ما ادبیات معاصر خود را به مردم جهان معرفی نکردهایم.
نویسنده داستان«گرگها گریه نمیکنند»، به ضرورت وجود نهادی که به جستجو در کتابها و انتخاب بهترینها بپردازد اشاره و بیان کرد: ما باید کپیرایت را به رسمیت بشناسیم. به حقوق دیگران احترام بگذاریم و به ترجمه سر و سامان دهیم. به هر حال باید از بین کتابها انتخاب کنیم و به این نتیجه برسیم که نباید هر کتابی را ترجمه کرد و در اختیار بچهها قرار داد.
یوسفی در پاسخ به اینکه وزارت ارشاد، دولتی است و انجمنهایی چون شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک هم ممکن است درپی اعمال سلیقه خود به مخاطبان باشند گفت: در مراحل اولیه هیچ نهاد دیگری جز ارشاد نمیتواند وارد عمل شود. ابتدا باید ضرورت سروسامان دادن به ترجمه را بپذیریم. بعد میتوان وزارت ارشاد و عملکردش را نقد کرد. طبیعتا اگر ارشاد، نهادهای مردمنهاد و انجمنهای صنفی چون شورای کتاب کودک و انجمن نویسندگان کودک را هم درگیر کند اتفاق خوشایندی است.اینگونه صدای مردم هم شنیده میشود و همه چیز در انحصار دولت نیست.
نظر شما